اولین پیراهن پرنسس کوچولو
یاس سفیدم . هروقت کمد لباسهات را باز میکردم با خودم میگفتم خدایا
پس کی این پیرهنها اندازه دخترم میشه ؟؟
آخه میخواستم پرنسس کوچولو را با پیرهن هم ببینم ... خوب مامانی خیلی ریزه میزه بودی .... خلاصه یکروز مامان جون ( مادر بزرگ مادری) یک پیراهن خیلی کوچولو وخوشگل به شما هدیه دادن که کاملا اندازه ات بود وبعد از اون هم آنه جون (مادربزرگ پدریت ) یک پیراهن خیلی خوشگل برای شما دوختن .... این بود که مادربزگهای مهربون نگذاشتن آرزو به دل بمونم ...
پیراهنی که مامان جون هدیه داده بود.
.
پیراهنی که آنه جون دوخته بود (یادشون به خیر از زمستون پارسال ایران نیومدن)
چون انگشت شستت رو میخوردی دستکش دستت میکردیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی